...

...

Saturday, August 16, 2014

جوک و اس ام اس نیمه سکسی رشتی, جوک رشتی (سری 10)


شنبه - 1393.05.25
 __________________

یارو داشت زن رشتی رو از کون می‌کرد. زنه هم جیغ می‌کشید... یهو رشتیه میاد تو می‌گه: آهـــــــاااای مرتیکه!!! یارو می‌ترسه می‌کشه بیرون! رشتیه میگه: چرا خشک کار می‌کنی؟ لااقل یه تف بنداز تو کونش جیغ نزنه همسایه‌ها خوابن


رشتیه میاد خونه میبینه زنش لخت روی تخت خوابیده.میگه:زن چرا لختی؟زنش میگه آخه گرممه,میگه:عباس آقا زیر تخت چکار میکنه ؟ زنش میگه : زیر تخت رو نمیدونم ولی لامصب روی تخت غوغا میکنه.


ﺍﺯ زن رشتی ﻣﻴﭙﺮﺳﻦ ﻧﻈﺮﺕ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ سکس ﭼﻴﻪ؟ ﻣﻴﮕﻪ ﺧﻴﻠﻰ ﺧﻮﺑﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﺎ ﻭﻗﺘﺸﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻜﻨﻦ ﻳﺎ ﺗﻮ ﻭﻗﺘﺶ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻜﻨﻦ ﻳﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻭﻗﺘﺶ ﺑﻜﻨﻦ ﻳﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭﻗﺘﺎﺵ ﺑﻜﻨﻦ ﻳﺎ ﻭﻗﺘﻮ ﺑﻲ ﻭﻗﺖ ﺑﻜﻨﻦ


رشتی میره خونه میبینه زنش لخت تنها تو تختخواب خوابیده. بعد سه نفری میزنن زیر خنده

رشتیه از زنش میپرسه: تا حالا بغل چند نفر خوابیدی؟ زنش میگه:یكی بغل تو،یكی بغل بابام، یكی بغل مامانم بغل بقیه تا صبح بیدار بودم


یه روز یك رشتی جلوی در خونشون وایستاده بود یك نفر با تفنگ میاد میگه زود باش بگوخواهرت كجاست رشتی هول میكنه میگه اون بالا یارو میره بالا بد از نیم ساعت دیگه با خنده میاد به رشتی میگه خاك تو سرت تفنگم الكی بود گولت زده بودم رشتی میگه منم گولت زدم آنی كه اون بالا بود خواهرم نبود مادرم بود


رشتی یه می ره شکار گوریل و باخود یه نردبون و یه تفنگ و یه سگ می بره . ازش می پرسن: این وسایل برای چیه؟ رشتی یه می گه: نردبون رو می زارم پای درخت و می رم بالای درخت ، گوریله را قلقلکش می دم تا پایین بیفته ...این سگه تخصصش گرفتن تخم گوریله آنقده تخمش رو میگیره که بمیره. دوستش میگه: خب این تفنگ برای چیه ؟ رشتیه میخنده میگه: اومدیم و گوریله ما را از درخت انداخت پایین ....میخوام سگه رو بکشم!!!


رشتیِه میره شکار شیر و تا شیره را میبینه تفنگ را بالا می آره و شلیک میکنه ولی به شیره نمی خوره. شیره می ره سراغ رشتَی یه و تا می آد بخوردش ، رشتیه میگه: منو نخور من زن و بچه دارم. شیره ترتیب رشتی یه را می ده و میگه: دیگه از این کارا نکنی ها.تا شیره دور میشه، تفنگ رو بر میداره و شلیک می کنه ولی دوباره به شیره نمی خوره. شیره می آد و رشتی یه را دراز میکنه و ترتیبش رو میده و میگه دیگه از این کارا نکنی ها. تا شیره دور می شه برای بار سوم رشتی یه تفنگ رو بر میداره و شلیک میکنه. شیره برای سومین بار می ره سروقت رشتی یه و باعصبانیت میگه: بابا تو اومدی شکار یا اومدی کون بدی؟


رشتیه نفس زنان میاد خونه، به زنش میگه: خانم جان چه نشستی كه به هركی كه 10 تا بچه داشته باشه، یك پراید مجانی میدن! زنش میگه: مرد مگه زده به سرت؟! ما كه 8 تا بچه بیشتر نداریم! رشتیه میگه: خانم جان، از شما چه پنهون...من دو تا بچه هم از صغرا خانوم، طبقه پایینی دارم! الان میرم میارمشون. خلاصه میره دو تا بچه‌ها رو میاره، وقتی برمیگرده میبینه 8 تا از بچه‌هاش نیستن. از زنش میپرسه: خانم بچه ها كجا رفتن؟ زنش میگه: والله تو كه پایین بودی، هوشنگ خان و محمودآقا و خسرو اومدن بچه‌هاشونو بردن


رشتیه با خانمش دعواش میشه دست بچه هاش رو می گیره قهر می کنه خانمش میگه با من دعوا داری بچه های مردم رو کجا می بری؟

No comments:

Post a Comment