سه شنبه - 1393.02.30
__________________
لطفا پیج ما را در فیس بوک لایک کنید! باتشکر
پیج جوک و اس ام اس های سکسی و نیمه سکسی
https://facebook.com/Sexy.SMS.Joke
__________________
__________________
لطفا پیج ما را در فیس بوک لایک کنید! باتشکر
پیج جوک و اس ام اس های سکسی و نیمه سکسی
https://facebook.com/Sexy.SMS.Joke
__________________
به رشتیه میگن جلوی زنتو بگیر انقدر نده
رشتیه میگه: واللا جلوشو هم که بگیرم از عقب میده
رشتیه میگه: واللا جلوشو هم که بگیرم از عقب میده
رشتیه میـــره خونه میبینه یکـــی داره زنشـــو میــکنه یکیــم داره فیــلم میگیــره یهو میــپره جلــو دوربین و میگه: اینجا رشتــه ایــن کــس زن منــه آی لاو یو پی ام سی
زن رشتیه هشت ماهه حامله بود و نميتونست به شوهره سرويس بده، يه شب زنه دلش سوخت و يه تراول پنجاهي دراورد و گفت :
اينو بده به زن همسايه و امشبو باهاش بخواب ولي يادت باشه فقط همين يه بار چون گناه داري.
رشتیه يك كم دل دل كرد و بالاخره پولو گرفت و رفت، ولي بعد از چن ديقه با لب و لوچه اويزون برگشت.
زن علتو پرسيد ..
رشتیه گفت: میگه پنجاه تا كمه هشتاد تومن بايد بدي
زن رشتیه: عجب بيمعرفتيه !!! اون كه حامله بود من از شوهرش پنجاه گرفتم ...
اينو بده به زن همسايه و امشبو باهاش بخواب ولي يادت باشه فقط همين يه بار چون گناه داري.
رشتیه يك كم دل دل كرد و بالاخره پولو گرفت و رفت، ولي بعد از چن ديقه با لب و لوچه اويزون برگشت.
زن علتو پرسيد ..
رشتیه گفت: میگه پنجاه تا كمه هشتاد تومن بايد بدي
زن رشتیه: عجب بيمعرفتيه !!! اون كه حامله بود من از شوهرش پنجاه گرفتم ...
به رشتیه میگن زنتو بردن باغ اصغر اقا
میگه اوووووووووو تو به اون ۴ تا درخت میگی باغ؟؟؟
میگه اوووووووووو تو به اون ۴ تا درخت میگی باغ؟؟؟
رشتيه واسه رفيقش تعريف ميكرده كه: -آره رفتم خونه ديدم دو تا كفش دم دره، منم رفتم تو گفتم ديگه كارش تمومه. رفيقش ميگه خوب چي كار كردي؟ ميگه رفتم تو اتاق ديدم كه مرتيكه رو خانمه! رفيقش: خوب، حتما كشتيش؟ رشتيه ميگه: نه بابا يارو تا منو ديد، كشيد بيرون، دويد تو دستشويي. رفيقش ميگه: خوب حتما اونجا ديگه خفش كردي؟ رشتيه ميگه نه بابا صبركن، اون رفت تو دستشويي منم رفتم دنبالش، اونم فرار كرد رفت تو آشپزخونه. رفيقش ميگه: خوب اونجا ديگه حتما با چاقو كشتيش؟ رشتيه ميگه: نه جانم صبر كن، اون رفت تو آشپزخونه منم رفتم دنبالش، اون فراركرد رفت تو حموم. رفيقش ميگه خوب اونجا ديگه حتما كارو تموم كردي؟ رشتيه ميگه: نه بابا! اون رفت تو حموم، منم رفتم تو حموم، خانم هم اومد تو حموم. يهو يارو پاش رفت رو صابون خورد زمين، آي خنديديم!
يك بابايي تو رشت ميره يك رستوران تروتميز، يك پرس مفصل غذا ميخوره، بعد مياد حساب كنه، ميپرسه: داداش حساب ما چقدر شد؟ رشتيه ميگه: سه تومن! يارو دست ميكنه سه تا هزاري ميده، رشتيه ميگه: نه قربون، شد سه تا يك تومني! يارو كف ميكنه، فرداش با سه-چهار تا از رفقاش مياد باهم يك ناهار توپ ميزنن، باز موقع حساب كردن، رشتيه ميگه: شد سه تومن! يارو خر كيف ميشه، فردا شبش كل سالن رو واسه يك مهموني مفصل رزرو ميكنه، خلاصه با همه فك و فاميل و دوست و آشنا تا مرز خفگي ميخورن، باز وقتي صورتحساب رو ميگيره، ميبينه نوشته: سه تومان!! يارو كلش سوت ميكشه، ميره پيش رشتيه ميگه: اخوي، ما قضيه اين رستوران شما رو نفهميديم چه جورياست. رشتيه ميگه: دنبال من بيا تا بفهمي. خلاصه يارو رو ميبره طبقة بالاي رستوران، در يك اتاق رو باز ميكنه، مرده ميبينه يك زن و مرده افتادن رو هم حالا نكن كي بكن!! رشتيه ميگه: اون مرتيكه سبيل كلفت رو كه ميبيني، صاحاب رستورانه، اون خانم هم كه ميبيني خواهر بندهست! اون اينجوري خواهر مارو ميگاد، منم اونجوري مادرشو ميگام!!!
رشتيه لره رو ميبينه، بهش ميگه: بيچاره آبروت رفت! لره ميگه:چرا،مگه چيشده؟ رشتيه ميگه: خانمم ديشب تو جنده خونه ديده بودتت!
پسر رشتيه مياد خونه، ميبينه مامانش لخت خوابيده رو تخت و داره خودشو ميمالونه، هي ميگه: آاااه... من يك مرد ميخوام.. آااه.. يك مــــرد ميخوام! پسره چيزي نميگه، ميره دنيال كار و زندگيش. سه چهار روز بعد دوباره وقتي از مدرسه مياد خونه، ميبينه باز مامانش لخت خوابيده رو تخت و همون جريان مالش و من يك مرد ميخوام بر قراره. باز پسره چيزي نميگه و ميره پي بازيش. سه چهار روز بعد مياد خونه، ميبينه اين بار مامانش لخت خوابيده رو تخت و يك مردك سبيل كلفت هم خوابيده روش! پسره تا اينو ميبينه، جنگي ميدوه ميره تو اتاقش، لباساشو در مياره، لخت ميخوابه رو تخت، شروع ميكنه مالوندن خودش و ميگه: آاااه.. من يك دوچرخه ميخوام!
رشتيه با رفيقش رفته بودن خريد، ميبينن دم در يك فروشگاه بزرگ نوشته: سكس مجاني و جوايز نفيس (با خريد بيش از ده هزار تومن كالا). خلاصه كلي حال ميكنند و ميرن تو اونقدر آت و آشغال ميخرن تا آخر ده هزارتومن رو رديف ميكنن، بعد خوشحال و خندان ميان دم صندوق حساب ميكنند و ميگن: خوب اين سكس مجاني ما چي شد؟ صاحب مغازه ميگه، شما يك عدد بين يك تا ده انتخاب كنيد.. رشتيه ميگه: هفت. مرده ميگه: متاسفانه عدد امروز واسه سكس مجاني هشته، جاييزه عدد هفت يك فندكه! خلاصه رشتيه فندكشو ميگيره و با حالِ گرفته مياد بيرون، رفيقش بهش ميگه: فكر كنم اين جريان سكس مجاني خالي بندي باشه. رشتيه ميگه: نه بابا من و تو شانس نداريم... خانوم من تاحالا سه بار برنده شده!
رشتيه ميره خونه ميبينه رو قالي جاي كفش هست. جاي پاها رو دنبال ميكنه ميرسه به اتاق خواب، ميبينه يكي سخت با زنش مشغوله. داد ميزنه: مرتيكه بي ناموس! در بيار! در بيار! يارو جفت ميكنه، ميكشه بيرون. رشتيه شاكي ميشه ميگه: بابا اون صاحب مرده رو نگفتم كه، كفشاتو گفتم!
رشتيه ميره خونه ميبينه يه سياهه داره زنش رو ميكنه. داد ميزنه: دربيار!، دربيار! يارو در مياره. رشتيه ميگه: اَه اَه! حالم بهم خورد، بكن تو! بكن تو!
رشتيه ميخواسته زن وبچش رو بفرسته مسافرت. ماشين ميگيره، به زنش ميگه خانم جان! شما اينجا صبركن. خودش سوار ماشين ميشه، تفنگ در مياره ميذاره رو شقيقه راننده، ميگه: برو! يارو رو ميبره تو جنگل وصحرا. ميگه: يالا جلق بزن! يارو ميزنه. ميگه دوباره بزن! يارو بازم ميزنه. بعد سوار ميشن برميگردن. رشتيه به زنش ميگه: خانم جان! خيالت راحت باشه، زهرشو گرفتم!
No comments:
Post a Comment