جوک نیمه سکسی لری - joke lori - (جوک لری# سری نهم)

سه شنبه - 1393.1.19

به لره میگن :بیشتر سکس ها بین ساعات 5تا6صبح اتفاق میفته.
لره میگه:خب معلومه هرکی منو ساعت 5صبح بلند کنه قطعا میکنمش

كله ملق چيست؟؟؟
فني است كه كودكان لر براي خودنمايي جلوي مهمان انجام ميدهند كه در نهايت منجر به گوزيدن ميشود

سوال امتحانی لرها:
منفی جمله ی “من دارم میرم” چی میشه؟
١: من دارم نمیرم
٢: من ندارم میرم
٣: نه من دارم میرم
٤: ندارم نمیرم من

سوال ریاضی لرها:
طوری اثبات کنید که 2 ضربدر 2 مساوی 5 شود

لره داشت چشمهاشو از رو عینک میخاروند.
بهش میگن چرا عینک رو در نمیاری؟
لره میگه مگه تو وقتی کونت میخاره
شلوارتو در میاری, میخارونیش؟؟

لره میره استادیوم آزادی، به یه نفر دست میده میفته تو رودروایسی مجبور میشه به همه دست بده

يه روز يه لره ميره مهموني، صاحبخونه يه سگ داشت که اسمش جو بوده. سگه ميره زير صندلي لره ميشينه. يهو لره بد جوري گوزش ميگيره. با خودش فکر ميکنه که اگه بگوزه، صاحبخونه فکر ميکنه که جو گوزيده. خلاصه يه کم از گوزشو ول ميکنه! صاحبخونه سريع به جو گفت: جو برو تو حياط. ولي جو تکون نخورد. لره که خيالش راحت شده بود که مي‌افته گردن جو با خيال راحت تمام گوزشو ول کرد. صاحبخونه يهو داد زد: جو، حتما ميخواي اين آقا رو سرت برينه؟؟؟

یك لر برای چند روز میره توی هتل یك روز میبینن توی دستشوئی داره یك نفر خارجی رو میزنه میان میگیرنش ازش میپرسن قضیه چیه چرا این بدبخت رو میزنی؟ لره میگه اینجا یك چشمه اویی بیده (دستشوئی فرنگی) كه مو هر روز ازش او میخوردم این بی پدر و مادر امروز اومده توش ریده

لره و رشتیه میرن جهنم . رشیته می پرسه چه جوری مردی؟ لره میگه از سرما تو چی ؟ میگه من از تعجب! رفتم خونه دیدم زنم خوابیده. همه جا رو گشتم، توی اتاق، زیر تخت، توی انباری، توی کمد، خلاصه دیدم هیچ کس نیست از تعجب سکته کردم. لره گفت: خاک بر سرت اگه توی فریزر رو می گشتی نه من می مردم نه تو

لره رفت بهشت، فرداش خدا به جبرئیل گفت: اینو از کدوم قبرستون آوردین؟ دیشب همه میوه هارو خورده، چنتا از ملائکه رو با سنگ زده، با عزرائیل هم درگیر شده، حالا هم پیله کرده به موسی که این عصا مال بابامه

به لره ميگن فهميدي دوستت موبايل گرفته؟ ميگه : اي واي.. از ایدز هم بدتره؟

مرده زنده میشه و همه فرار می کنن. بعد از یکی دو دقیقه لره داد می زنه:برگردید برگردید، نترسید، کشتمش

 يه روز دوتا لر سوار يه تاكسي ميشن. تاكسيه پژو بوده. بعد يكي از لرا به راننده ميگه: اقاي راننده يه نوار بزار حال كنيم. راننده ميگه: خودت يكي از تو داشبورت انتخاب كن بزار. لره هم از تو داشبورت بين چند تا نوار يه نوار ويديو پيدا ميکنه هر چي سعي ميكنه بزاره تو ضبط نميتونه بزاره اون رفيقش مي زنه تو سرش ميگه اي گيج اين نوار مال تريلي نه پژو

 لره از دهشون اومده بوده تهران رانندگي ياد بگيره، جلسة اول از معلمش مي پرسه: اين چراغ رنگيه چيه؟! يارو مياد سركارش بگذاره، ميگه: اين چراغ راهنماييه؛ وقتي سبزه يعني اهل تهران برن، وقتي زرده شهرستاني‌ها و قرمز هم مال لراست! خلاصه اين جريان ميگذره و لره هم امتحان ميده وقبول ميشه، روز اول ميشينه پشت ماشين و ميرسه به چراغ قرمز و خوب طبعاً رد ميكنه. افسره داد ميزنه: راننده پيكان، بزن كنار! لره سرشو از پنجره مياره بيرون، داد ميزنه: لـُــرُم... مــن لـُـــرُم!! افسره يك نگاه ميندازه، ميگه: باشه بابا...برو...برو

به لره میگن خدارو میشناسی؟ میگه وقتی رفت و امد نباشه از کجا بشناسم

لره داشته بلند پروازی میکرده. با ضدهوایی میزننش